چقدر بیان خلوت است، چقدر همه جا سوتوکور است، انگار ما آخرین بازماندگان یک جنگ طولانی هستیم. دیگر ستارهای روشن نمیشود، دیگر کسی روزانه نمینویسد، از حال خودش نمیگوید و حال ما را هم نمیپرسد، دیگر کسی قصه نمیگوید، خیال نمیبافد، شعر نمیخواند، از تاریخ و جغرافیا نمیگوید. چهار گوشهی خانهی بیان تار عنکبوت بسته است. حجم زیادی از سکوت سرزمین بلاگستان را فرا گرفته و انگار که سرزمین ما را طلسم کرده باشند. فکر میکردم همه در خانههایشان نشستهاند و بیرون نمیآیند، اما در واقع همه خانههایشان را ترک کرده و رفتهاند. ما آخرین بازماندگان بیانیم. به راستی بعد از ما از بیان چه میماند؟
- سه شنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴